چشماتو نبستی تا بخوابم؛ لالایی هات توی خوابم
یادم نمیره بیقراریاتو… حالا من واسه تو بیقرارم!
درسته دوریم یه کم از هم؛ ولی میدونی عاشقتم
میخوام بزاری دستاتو ببوسم عاشقتم مادر من
چشماتو نبستی تا بخوابم؛ لالایی هات توی خوابم
یادم نمیره بیقراریاتو… حالا من واسه تو بیقرارم!
درسته دوریم یه کم از هم؛ ولی میدونی عاشقتم
میخوام بزاری دستاتو ببوسم عاشقتم مادر من
من دلم بارونو دوست داره اگه تو باشی
این هوا عالیتره اگه کنارم وایسی
خاطرات خوبمون یادت بمونه کاشکی یکم یادم باشی
هی احتیاط کردم عاشقت نشم
دلم این حرفا رو حالیش نمیشه ک
دورتو میگردم که دور نشی ازم
اسمت مگه میشه از یاد من بره
اخه موی مرتبت
ارایش کمت
به تماشای تو یه عمره که عادت کردم!
عاشقی کردم و انگار عبادت کردم
خواب چشمای تورو دیدم و بیدار شدم
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
به تماشای تو؛ یه عمره که عادت کردم…
عاشقی کردم و انگار عبادت کردم!
خوابِ چشمای تو رو دیدم و بیدار شدم
من به خالِ لبت؛ ای دوست گرفتار شدم
چشمِ شهلای تو بدجوری خرابم کرده
منو تو عشقِ تو دیوانه حسابم کرده!
دو تا یار که صد بار از هم نمیرنجن…
عاشق شده ها عشقو که اینجور نمی سنجن!
تعداد صفحات : 17